در بی تابی نبودِ تو…
سلام به تو ای جاودانه، ای بزرگ فروتن،سلام بر تو ای پر رمزو راز ترین معناها،سلام بر تو و وای بر من، وای بر من که آنروز با تو نبودم،آنروز که تو رفتی …آنروز کنار تو در نخلستان …آنروز کنار تو در شلمچه ….کنار شط …کنار لنج مان،کنار مادر که او را بوسیدی و رفتی و گفتی مادر مرا ببخش …..
آن وقت که مادر و خواهرت را روانه شهر غریب کردی و خودت ماندی تا از شهر از خاطره هاو ارزش ها،دفاع کنی...
ای کاش با تو بودم در ذوالفقاری، در جزیره مینو، در کنار شط، روی پل خرمشهر، کنارمسجد، کنارتو در آبادان،خرمشهر، ماهشهر، اهواز، دزفول ،اندیمشک، و …..
مرا ببخش که با تو نبودم تا دل تنگی هایت را با من قسمت کنی،ای کاش با تو بودم و نمی گذاشتم تشنه باشی،کاش همراهت بودم و نمی گذاشتم تنها باشی......
میدانم دلخوری از من،از ما، از این همه کوتاهی از این همه گناه و این همه جفا...
اگر با تو بودم نمی گذاشتم احدی تو را در بند کند، اگر با تو بودم نمی گذاشتم چون مولایمان حسین تشنه باشی،نمی گذاشتم لحظه ای یا زهرایتخاموش شود...اگر با تو بودم فریاد می زدم به کدام گناه کشته شدی؟؟
بیا دل تنگی هایت را با من قسمت کن!نکند دلتنگ باشی!
شفاعتم کن!...
وای بر من اگر ذرهای از من آزرده باشی... وای برمن......
اینک تو آسمانی هستی و در آسمانی...حالا تو در آرامشی و من در بی تابی نبودِ تو...
مجله آشنا